New Page 1

سی نت

 

صفحه اول - فیلم ها - نقد و یادداشت - ویدئو - هنرمندان - جدول فروش - نویسنده ها - جدول ارزشگذاری نویسندگان

پرسش و پاسخ   |  درباره ما   |   تماس با ما   |   تبلیغات  |   ماهنامه سینمایی «برش های کوتاه» (جدید)

انتخاب رنگ پس زمینه صفحه:  Back-White Back-Orange Back-Green Back-Brown Back-Blue Back-Gray Back-Blue Back-Yellow

جستجوی      در    

www.cinetmag.com - Advertise

جدیدترین شماره

ماهنامه سینمایی

«برش های کوتاه»

ویژه چهل نقش ماندگار

تاریخ سینما و تلویزیون ایران

.................................................

>> خرید نسخه الکترونیکی:

«فیدیبو»   |   «جار»

>> آرشیو شماره های گذشته

 

 

  New Page 1 New Page 1

فروش فیلم های روی پرده

:: به تومان ::

799,916,000

1 - شین

>> جدول کامل  -  فروش سال 0

New Page 1 New Page 1

تولیدات جدید

درب

درب ( هادی محقق)

بازیگران: هادی محقق، محمدظاهر اقبالی و روح الله برزگر

ضد

ضد (امیرعباس ربیعی)

بازیگران: مهدی نصرتی، لیلا زارع، لیندا کیانی، نادر سلیمانی، مهشید جوادی، روزبه رئوفی، مجید پتکی، عماد درویشی، شیرین آقاکاشی و جواد خانی

شهرک

شهرک (علی حضرتی)

بازیگران: ساعد سهیلی، کاظم سیاحی، مهتاب ثروتی، همایون ارشادی، رویا جاوید نیا، شاهرخ فروتنیان، مرتضی ضرابی، ساقی حاجی‌پور

۲۸۸۸

۲۸۸۸ (کیوان علیمحمدی، علی‌اکبر حیدری)

بازیگران: حمیدرضا پگاه، شیرین ‌اسماعیلی، مرتضی ‌اسماعیل ‌کاشی، سیاوش مفیدی، ساناز ‌مصباح، رضا داوودوندی، شیوا فلاحی، عادله ‌گرشاسبی، نرگس ‌محمدی، علی اوجی با یاری: حامد کمیلی، هادی ‌حجازی‌فر، امین ‌حیایی، کامبیز ‌دیرباز، سام ‌درخشانی، احمد ‌مهرانفر، کوروش ‌تهامی، سعید ‌چنگیزیان، کامران ‌تفتی، رامین ‌ناصرنصیر، میلاد ‌رحیمی

موقعیت مهدی

موقعیت مهدی (هادی ‌حجازی‌فر)

بازیگران: هادی ‌حجازی‌فر، ژیلا شاهی، وحید ‌آقاپور

شب طلایی

شب طلایی (یوسف حاتمی‌کیا)

بازیگران: محمدحسن ‌معجونی، یکتاناصر، مریم ‌سعادت، بهناز ‌جعفری، مسعود ‌کرامتی، سوگل ‌خلیق، بهناز ‌جعفری، سینا ‌رازانی، علی باقری، امیر محمدی، بابک ‌بهشاد، ناصر ‌هاشمی، بهادر ‌مالکی، زهرا ‌بهروزمنش، شکوفه ‌هاشمیان، علی پاشا، نساء افرنگه، پانته آ کیقبادی، فرسیما میرچی، سارینا یوسفی، علیرضا ساره درودی

هناس

هناس (حسین دارابی)

بازیگران: مریلا ‌زارعی، بهروز ‌شعیبی، وحید ‌رهبانی، سیاوش ‌طهمورث، سولماز ‌غنی، امین ‌میری، علیرضا نایینی، کوثر حیدری

ماهان

ماهان (حمید شاه حاتمی)

بازیگران: همایون ارشادی، رامین ناصرنصیر، امیررضا نظری، نگار جوکار و وحید رحیمیان

برف آخر

برف آخر (امیرحسین عسگری)

بازیگران: امین ‌حیایی، لادن ‌مستوفی، مجید ‌صالحی و نوشین مسعودیان

علفزار

علفزار (کاظم دانشی)

بازیگران: پژمان ‌جمشیدی، سارا ‌بهرامی، ستاره ‌پسیانی، ترلان ‌پروانه، مهدی زمین پرداز، عرفان ‌ناصری، یسنا ‌میرطهماسب، مائده ‌طهماسبی، رویا ‌جاویدنیا، فرخ ‌نعمتی، مهران ‌امام ‌بخش، ستایش ‌رجایی‌نیا، صدف اسپهبدی، متین حیدری نیا، محمد ‌معتضدی، بنیامین نوروزی، آدرینا توشه، حسین ولی‌زاده، علی امیرخلیلی، محمدمهدی احدی، ارشیا، توکلی، سپهر گندمی

>>  مشاهده لیست کامل تولیدات جدید

سی نت  >> اخبار و مطالب  >> مشاهده متن اخبار

گفتگوی مفصل با دو ستاره نوروزی و این روزهای سینمای ایران: محسن تنابنده و رضا عطاران

:: 8 فروردین 1394  12:39:30 PM  ::

رضا عطاران - محسن تنابنده

رضا عطاران - محسن تنابنده

 

سی نت: محسن تنابنده اگرچه نوروز امسال با "پایتخت"ی دیگر مهمان خانه ها نیست، اما کمدی "ایران برگر" را بر پرده سینماها دارد که اینروزها پرفروش ترین فیلم اکران نوروزی است. رضا عطاران هم با "استراحت مطلق" سومین همکاری اش با عبدالرضا کاهانی را به عنوان اکران نوروزی سینماها روی پرده دارد و سال گذشته هم پولسازترین بازیگر شناخته شد. بانی فیلم گفتگوی مفصلی را با این دو هنرمند ترتیب داده که با هم می خوانیم:

ماجرای حضور رضا عطاران و محسن تنابنده در بانی فیلم خودش می توانست دستمایه یک کمدی موقعیت باشد.. نزدیک به یک هفته قرار گفت و گویمان با عطاران و تنابنده به روزهای بعد موکول می‌شد. یک روز با عطاران هماهنگ می‌کردیم. تنابنده را نمی‌یافتیم. روز بعد تنابنده پیدایش می‌شد عطاران در دسترس نبود! این ماجرا تا همین سه روز پیش ادامه یافت تا اینکه طلسم شکست و روز جمعه، تنابنده و عطاران مهمان بانی فیلم شدند. دو بازیگری که می‌توان گفت ستاره‌های اکران نوروز 94 هستند. عطاران مهمترین چهره برای جذب مخاطب در فیلم «استراحت مطلق» کاهانی است و تنابنده هم در فیلم پر بازیگر «ایران برگر» چهره مهمی برای جذب بیشتر تماشاگران است. به خصوص اینکه مردم در این سال‌ها عادت کرده‌اند تنابنده را در تلویزیون ببینند و امسال که خبری از سریال «پایتخت» نیست او «ایران برگر» را روی پرده سینماها دارد. نکته دیگر اینکه عطاران و تنابنده امسال در فیلم «گینس» برای اولین بار حضور توامانی را در پشت و جلوی دوربین تجربه کرده و عطاران بازیگر اصلی فیلم بود. در گفت و گویی که می‌خوانید به همه آنچه در بالا به آن اشاره شد پرداخته شده ولی مبنای گفت و گو چیز دیگری است. کوشیدیم با حضور دو بازیگری که هم محبوب هستند و هم نویسنده و کارگردان، به بررسی جایگاه ستاره و نقش و اهمیت فیلمنامه در سینمای ایران بپردازیم. عطاران و تنابنده به عنوان دو بازیگری پیشنهاد بازی زیاد دارند، در طول سال با فیلمنامه‌های مختلفی مواجه می‌شوند و به همین دلیل کاملا در جریان سطح فیلمنامه نویسی در سینمای امروز ایران هستند. دو ستاره محبوب سینما و تلویزیون ایران در این گفت و گو به تحلیل و آسیب شناسی برخی مشکلات سینمای ایران پرداخته‌اند. بنابراین گفت و گویی که پیش رو دارید مصاحبه‌ای است کاملا جدی با دو چهره‌ای که در سال‌های اخیر بیشترین لبخند را بر چهره ایرانیان نشانده‌اند.

در سینمای ایران برای تولید یک پروژه چقدر ستاره نسبت به بقیه عوامل نقش دارد؟ این را به اين دلیل می‌پرسم چون هر دوی شما هم بازیگرید و هم کارگردان ...
رضا عطاران: به نظر من همه عوامل یک فیلم هم می‌توانند تاثیر منفی در حاصل پروژه داشته باشند و هم مثبت. اما به هر حال بازیگر بخش مهمي از یک فیلم است. چون ارتباط بین مخاطب و فیلم توسط بازیگر برقرار می‌شود. حتی دیده‌ایم فیلم‌های بسیار خوبی که چون بازیگر شناخته شده در آنها حضور نداشته دیده نشده و تماشاگر نداشته است. به هر حال باید هر فيلم از موقعیت بازیگرهای مختلف به اقتضای فیلمنامه برای دیده شدن استفاده کند.

با توجه به موقعیتی که رضا عطاران دارد هر فیلمنامه‌ای که بپسندی سرمایه‌گذار و تهيه کننده به راحتی برایش پیدا می‌‌شود. حتی اگر فیلمنامه خوب و جذابي هم نباشد.
محسن تنابنده: اسم عطاران را حتی روی جنازه هم بگذاری، بلند می‌شود!!
عطاران: این به نظر من نوعی آفت است. چون انسان جایز‌الخطاست و امکان اشتباه کردن برایش وجود دارد. ممکن است موضوعی باب میل من باشد و من آن کار را انجام دهم اما نتیجه‌اش خوب نباشد. چنین اتفاقی برای من نیز رخ داده است.
تنابنده: سینما طی چند دهه اخیر ستاره‌های جور واجوری داشته است. مثلاً زمانی فیلم‌ها کارگردان محور است و بعضی اوقات هم بازیگران حرف اول را می‌زدند. اما به نظر من در روزگار فعلی سینمای ایران نه کارگردان محور است نه بازیگر محور، بلکه قصه محور است. نمونه‌اش در سینمای سال‌های اخیر زیاد است؛ فیلم‌هایی که روایت و قصه درستی داشته و بدون بازیگر آنچنانی، مخاطبان زیادی هم پیدا کرده است. البته مهم است که مخاطب قصه را توسط چه پرسوناژی دنبال کند. به میزان محبوبیت و جذابیت آن کاراکترها قطعاً فروش یک فیلم تغییر می‌کند. اما این حرف را هم قبول دارم که یک پروژه نباید تحت هر شرایطی زیر بلیت یک بازیگر برود. در سینما عوامل زیادی وجود دارند که باید دست به دست هم دهند تا یک فیلم حاصل خوبی داشته باشد. حتی ممکن است من بازیگر بدی نباشم اما حضورم در فلان فیلم با فلان کارگردان و روش بازی گرفتن اصلاً موفقیت آمیز نباشد.
عطاران: البته ممکن است یک فیلم با تماشاگر ارتباط بهتری برقرار کرده باشد آن هم به دلیل آنکه از ستاره استفاده نکرده است. این موضوع به فیلمنامه بر می‌گردد.

اما در قدم اول به نظر من ویترین یک فیلم برای اینکه تماشاگر را به سینما بکشاند خیلی مهم است و بعد بفهمد فیلم خوبی دیده یا نه ...
عطاران: ویترین فیلم در جذب مخاطب تاثیر زیادی دارد. اما قطعاً صاحب اثر در درجه اول به خوب شدن فیلمش فکر می‌‌کند حتی اگر مجبور باشد به اقتضای فیلمنامه از چهره‌های ناشناخته به جای ستاره‌های سینما استفاده کند.
قطعاً فیلمنامه خوب پاشنه آشیل یک فیلم است. به عنوان بازیگری که هر ساله تعداد زیادی فیلمنامه می‌خوانید به این معضل برخورده‌اید ...
عطاران: متاسفانه لطمه اصلی كه سینمای ما می‌خورد به خاطر فیلمنامه است. اگر مروری اجمالی به فیلم‌های تولید شده در دهه‌های اخیر بیندازید متوجه می‌شوید ما در سینما از دهه 60 تاکنون روند نزولی داشته ایم. البته اگر برخی استثناها را کنار بگذاریم که در همه جای دنیا هم وجود دارد.
تنابنده: متاسفانه هیچ کس در سینمای ایران حاضر نیست بپذیرد که کلید خوردن یک فیلم از زمان نگارش فیلمنامه شروع می‌شود. همیشه روز اول فیلمبرداری می‌گوییم شروع كار است. این یعنی مراحل نگارش و بازنویسی فیلمنامه را نادیده گرفته‌ایم. در واقع 50 درصد یک فیلم به دلیل همین نادیده گرفتن است که بخش عظیمی از مشکلات ما به فیلمنامه بر می‌گردد و بعد تا ٍثریا می‌رود دیوار کج. البته شرایط فیلمسازی هم به این موضوع دامن می زند اکثر فیلم‌های ما چند ماه مانده به جشنواره فجر کلید می‌خورد برای اینکه سرمایه ‌گذار و صاحبان فیلم امكان نمایش و تبلیغ را در این جشنواره پیدا کنند. به غیر از پروژه‌های دولتی یا فیلم‌هایی که سرمایه گذاران متولی دارند بقیه پروژه ها چنین شرایطی تولید می‌شوند. این به این دلیل است که سرمایه‌شان زودتر برگردد بارها شنیده‌ایم که می‌گویند: فلان بازیگر را داریم، برویم زودتر کلید بزنیم، قصه را هم یک کاریش می کنیم. این اتفاق عجیبی است ...



بعضی وقت‌ها فیلمنامه کامل نیست ولی فیلمبرداری یک فیلم شروع می‌شود ...
تنابنده: بعضی وقت‌ها نه، نود و نه درصد اوقات، وضعیت به همین شکل است.
عطاران: همش می‌گویند: «نگران قصه نباشید اون درست می‌شه ...
تنابنده: برای اینکه پول تهیه کننده مدت طولانی نخوابد دو ماه مانده به فستیوال کلید می‌زنند تا در جشنواره حضور داشته باشند و بعد همه تشنه اکران می‌شوند. این چرخه هر سال برای خیلی از پروژه‌ها تکرار می‌شود.
عطاران: درباره این مسایل زیاد صحبت شده است. با هر کس در سینما صحبت کنی متفق‌القول می‌گویند فیلمنامه به مشکل اصلی فیلم‌هاست. حتی به نظرم خیلی وقت‌ها تکرارش باعث می‌شود تاثیر کلام از بین برود.
تنابنده: من از روزگار دانشکده یاد دارم که در تئوری صادر کردن مهارت داشتند ولی پای محمد که به میان می امد داستان عوض می شد. این همه منتقد، برنامه سینمایی و تحلیلگر سینما داریم. همه مشکلات سینما را خوب می‌دانند اما عملاً اتفاق درستی در سینما رخ نمی‌دهد.

این موضوع می‌تواند از بازیگر شروع شود. به عنوان بازیگرانی که پیشنهاد بازی زیاد دارید و اغلب تهیه کننده‌ها حاضرند برای فیلمنامه‌های نه چندان قوی دستمزدهای کلانی را هم پرداخت کنند و چه قدمی برداشته‌اید؟
عطاران: دیگر در بعضی از قراردادها می‌نویسم که به شرط درست شدن فیلمنامه بازی می‌کنم ...

یکی از این پروژه‌ها را امسال به همین دلیل از دست دادی و در نهایت انصراف دادی ...
عطاران: بله، نوشتن چنین بندی در قرارداد کمی عجیب است و البته دل و جرات می‌خواهد. به محض بستن قرارداد وقتی می‌گویی فلان جای فیلمنامه درست شود، همیشه جواب می‌شنوی که نگران نباش، حل می‌شود. آن قدر طی این سال‌ها این وضعیت برایم تکرار شده چون هیچ وقت حل نبوده دیگر در قراردادهایم این موضوع را می‌نویسم. یعنی با وجود قراردادی که بستم اگر متن نهایی را دوست نداشتم در آن پروژه حضور پیدا نمی‌کنم.
تنابنده: به نظر من این کار راهگشا نیست. عملاً شاید یکی از بازیگران شاخص ما این ذهنیت را نسبت به یک پروژه داشته باشد. سینما مقوله بسیار بزرگ‌تری از من و شماست. فقط تعداد بسیار انگشت شماری توانایی و محبوبیت رضا عطاران را در سینما دارند که می‌توانند چنین شرطی برای تهیه کننده بگذارند اما بقیه بازیگرها باید با این معضل چگونه برخورد کنند. شاید به جای این همه اختلافات صنفی، دعواهای خانه سینما، چند دستگی سینماگران، مافیای پخش و ... سینما باید دچار یک سیاستگذاری شود و عده‌ای دور هم تصمیمات تازه‌ای برای سینما بگیرند. وگرنه با ناله کردن هیچ چیز حل نمی‌شود.
عطاران: به جای حرف زدن و بیانیه صادر کردن، بیشتر این مسایل باید توسط رسانه‌ها آسیب شناسی شود. مثلاً تحلیل اينكه فیلم خوبي مثل «جدایی نادر از سیمین» در چه شرایطی ساخته شد و دلایل موفقیت این فیلم چه بود؟ دليل اصلي خوب بودن فیلم‌های اصغر فرهادی در وهله اول فیلمنامه است.

البته فرهادی الان به این جایگاه رسیده است. ظاهراً خیلی از تهیه کننده‌ها حاضر به سرمایه‌گذاری فیلمنامه «چهارشنبه سوری» نبودند.چون دو فیلم اول او «رقص در غبار و شهر زیبا) علی‌رغم همه ویژگی‌های قابل قبولشان در گیشه شکست خورده بود. ظاهراً ساداتیان به این دلیل پذیرفته بود که تهیه کننده «چهارشنبه سوری» باشد كه هدیه تهرانی فیلمنامه را دوست داشت. در واقع یک ستاره به ساخته شدن این فیلم کمک زیادی می‌کند.
عطاران: به هر حال فرهادی در مسیری که در فیلمسازی قدم برداشته پافشاری کرده و حالا هم تماشاگرش را دارد.
تنابنده: البته پیدا کردن کارگردانی در سطح اصغر فرهادی با این مدل فیلمسازی خیلی سخت است. یعنی همه نمی‌توانند درحد فرهادی فیلمنامه بنویسند و فیلم بسازند. ضمن اینکه باید در سینما همه نوع فیلمی ساخته شود تا مخاطب بتواند اثر دلخواهش را در آن پیدا کند. در مقطعی هجمه‌ای در سینما علیه فیلم‌های مبتذل و تجاری به وجود آمده بود. کاری به بد یا خوب بودن این فیلم‌ها ندارم اما به نظر من با نبود این فیلم‌ها هم سینما دچار ریزش‌هایی خواهد شد.
عطاران: قطعاً سبد سینما باید متنوع باشد ...

سال 1351 نود و دو فیلم ایرانی در سینماها اکران شد و به نوعی رکورد اکران فیلم شکسته شد. به غیر از فیلم‌های فارسی و متداول آن زمان، فیلمسازانی چون مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، علی حاتمی، امیر نادری و ... هم فیلم ساختند. یعنی از 90 فیلم حداقل 10 فیلم آن سال متعلق به فیلم‌های موج نو بوده. اما بعداً که سینمای فارسی شکست می‌خورد فعالیت همین فیلمسازان هم کم رنگ می‌شود. بالاخره فضایی باید وجود داشته باشد که در کنارش تعدادی فیلم متفاوت هم ساخته شود.
تنابنده: درست‌اش هم همین است. سال‌های سال است در ایران فستیوال کودک برگزار می‌شود. حتی امسال دو فیلم برگزیده را هم به جشنواره فجر فرستادند. با این همه هیاهو، سینمای کودکی در ایران وجود ندارد. پر فروش‌ترین فیلم‌های کودک سال‌های اخیر هم اگر بحث نوستالژیک و دیالوگ‌های آن را کنار بگذاریم اصلاً قابل مقایسه با فیلم‌هاي کودک مطرح روز دنیا نیست.
عطاران: به نظر من در این سینما هر کس باید فیلم خودش را بسازد و نباید خودش را به سیاستگذاری‌های سینما بسپارد در چنین شرایطی قطعاً شاهد ساخت فیلم‌های بهتری در سینما خواهیم بود.

می‌خواستم بدانم تعریف شما از ستاره چیست؟ از نظر من ستاره کسی است که مردم به خاطرش بلیت بخرند و به سینما بروند. کاری به کیفیت فیلمش هم نداشته باشند ...
ـ تنابنده: رضا عطاران!

واقعاً هم به گواه فیلم‌هایی که دو، سه سال اخیر بازی کرده‌ و همه آنها فروخته عطاران ستاره است...
عطاران: اگر چنین چیزی صحت داشته باشد به نظر من جالب نیست. خوب است که فیلمی به خاطر محبوبیت یک بازیگر بیشتر فروش کند اما فیلمی که خوب نباشد اگر به خاطر یک بازیگر بفروشد به نفع سینما نیست.
تنابنده: به نظر من که چیز بدی نیست. مثلاً بازیگری مثل رضا عطاران در سا‌ل‌های گذشته فیلم‌های بدی بازی کرده که فروش نکرده...

البته کمتر پیش آمده...
تنابنده: منظورم سال‌های قبل است. رفته رفته سلیقه رضا عطاران بهتر می‌شود. جهان بینی‌اش تغییر می‌کند. کم کم فیلم‌های بهتری بازی می‌کند و اعتماد تماشاگر را هم به خود جلب می‌کند. مخاطب همپای فیلم‌های او جلو می‌آید. دیگر تماشاگر می‌داند عطاران فیلم‌های جذابی بازی می‌کند و به همین دلیل رفته رفته بر تعداد مخاطبان فیلم‌هایش اضافه می‌شود. وقتی رضا عطاران در قراردادش ذکر می‌کند «به شرط فیلمنامه»، نشان می‌دهد ناچار است به این کار تن بدهد. چون می‌داند طی این سالها تماشاگرانی پیدا کرده و مجبور است به خاطر آنها تن به بازی در هر فیلمی ندهد. نمی‌تواند با یک فیلم بد اعتماد آنها را از بین ببرد.
عطاران: هر بازیگری که وارد حیطه سینما می‌شود قطعاً دوست دارد چنین اتفاقی برایش بیفتد ولی واقعاً تداوم شرایط مطلوب خیلی سخت برای یک بازیگر ایجاد می‌شود هیچ بازیگری دوست ندارد فیلم بد بازی کند. فکر می‌کنم همه فیلم‌ها برای نهایت کیفیت و پرمخاطب بودن به مرحله تولید می‌رسد اما همیشه این اتفاق نمی‌افتد.
تنابنده: من با این نظر مخالفم واقعاً همیشه همه عوامل یک پروژه جمع نمی‌شوند که یک فیلم خوب بسازند.
عطاران: یعنی عوامل یک فیلم بعضی وقت‌ها به چشم یک شغل به حرفه‌شان نگاه می‌کنند؟
تنابنده: بعضی وقت‌ها به دلیل شرایطی مجبور می‌شوند الزاماً یک فیلم کار کنند و خروجی‌اش شاید خیلی برایشان مهم نباشد.
عطاران: من نمی‌توانم این جوری به سینما نگاه کنم.
تنابنده‌: مگر می‌شود بازیگر باشی و وقتی یک فیلمنامه را می‌خوانی و شرایط تولید آن را می‌فهمی نتوانی حدس بزنی در نهایت چه فیلمی از کار در می‌آید. البته استثناهایی هم وجود دارد. اگر بازیگر نوپایی باشی، گاهی مجبوری به دلایلی به بعضی از شرایط تن بدهی تا جایگاهت را در سینما پیدا کنی اما در شرایط فعلی کسی از بازیگری مثل رضا عطاران چنین انتظاری را ندارد.



خیلی وقت‌ها از بازیگران مختلف شنیده‌ایم که مثلاً سه، چهار روز بعد از شروع فیلمبرداری فهمیده‌اند از این فیلم چیزی در نمی‌آید.
عطاران: من هم می‌توانم در طول فیلمبرداری تشخیص بدهم حاصل این پروژه چه خواهد شد اما اینکه قبل از فیلمبرداری بازیگر با علم به اینکه فیلم بدی تولید می‌شود در آن حضور پیدا می‌کند برایم قابل درک نیست.
تصمیم گیری برای بازیگرانی مثل تنابنده، عطاران به نظر من خیلی سخت است. شاید شما علاقه داشته باشید یک نقش را بازی کنید اما حالا که مخاطب را کنار خود احساس می‌کنید شاید قید خیلی فیلم‌ها و نقش‌ها را بزنید. فکر می‌کنم برای عطاران طی این سال‌ها این اتفاق افتاده. چقدر در انتخاب‌های‌تان نظر مردم را در اولویت قرار می‌دهید؟
عطاران: قطعاً همین طور است. هیچ فیلمی برای بایگانی ساخته نمی‌شود. بخش خیلی مهم یک فیلم مردم و مخاطبانش هستند. همین طور که باید خودم از بازی در یک فیلم راضی باشم، جنبه‌های هنری و کیفیت آن هم برایم اهمیت دارد. کلاً برای بازی در فیلم‌ها معدل این پارامترها را حساب می‌کنم. که البته استثناهایی هم دارد.

مثل؟
عطاران: مثلاً «ردکارپت» دوست داشتم چنین فضا و فرمی را تجربه کنم. خیلی هم انتظار نداشتم که تماشاگر از آن راضی باشد. که البته خیلی‌ها این فیلم را دوست داشتند و البته برخی هم دوست نداشتند.
در چنین شرایطی البته «دهلیز» را هم بازی می‌کنی که فیلمی تلخ و جدی است...
عطاران: من این بخش را از کار بازیگری جدا نمی‌کنم. مثلاً اگر کار طنز بکنم بازیگرم و اگر کار جدی بکنم بازیگر نیستم. این تقسیم بندی را قبول ندارم دوست دارم مردم بگویند عطاران بازیگر است نه اینکه فقط بازیگر طنز است.

فکر می‌کنم در سال‌های اخیر خیلی آگاهانه و هوشمندانه انتخاب کردی و اشتباه بزرگی در انتخاب‌هایت نداشتی. این را می‌شود از فیلم‌های کارنامه‌ات متوجه شد.
عطاران: همه فیلم‌هایم را با آگاهی کامل انتخاب کرده‌ام اما خوب ممکن است بعضی از آنها خروجی خوبی نداشته‌اند.
تنابنده: مخاطب شناسی و پیدا کردن سلیقه مردم به نظر من مهمترین مقوله در سینمای ایران است که اتفاقاً رسیدن به آن برای یک بازیگر بسیار سخت و زمان بر است. به تازگی سریالی برای نمایش خانگی بازی کرده‌ام که نظرات مردم در اینستاگرام برایم جالب بود. مخاطب از نقشم ناراضی نیست اما در کامنت‌ها می‌فهمم که دوست ندارد در این سریال من را ببیند. این یعنی مخاطب به من اعتماد کرده و پا به پای من جلو آمده حالا هم انتظار تماشای کار بد از من ندارد.
عطاران: به نظر من برای هر کاری معدل پارامترها را پیدا کردن مهمترین کار است. من در «گینس» تجربه کار با محسن تنابنده را داشتم. محسن دکوپاژ را خوب می‌شناسد، فیلم طنز و هنری را هم می‌شناسد. سلیقه مخاطب را هم می‌داند؛ از همه اینها معدل‌اش را می‌گیرد و در فیلمش استفاده می‌کند.

قبل از اینکه وارد «گینس» شویم می‌خواستم سؤال قبلی‌ام را از محسن تنابنده هم بپرسم. به نسبت رضا عطاران، تنوع نقش‌های کارنامه‌ات بیشتر است. البته این تنوع بیشتر به کارهای اولت در سینما بر می‌گردد. حالا در شرایط فعلی که یک بازیگر محبوب طنز در سینما و تلویزیون هستی باز هم حاضری سراغ چنین نقش‌هایی بروی یا مخاطب را در نظر می‌گیری؟
تنابنده: به نظر من در بحث مخاطب خلط مبحث شده است. مخاطب الزاماً کار شیرین دوست ندارد...

مخاطب به نظر من «سنگ اول» را هم دوست ندارد...
تنابنده: «سنگ اول» خیلی در فضای هنری ساخته شده است. قبول دارم که «سنگ اول» را مخاطب نمی‌پسندد. اما خوب فیلم‌های اصغر فرهادی را هم داریم که جدی است و مخاطب هم دارد.
درسته اما در مورد کارنامه خودت می‌گویم. مثلاً همین دو فیلمی که در جشنواره برایش جایزه گرفتی «سنگ اول» و «استشهادی بر خدا».
تنابنده: این فیلم هم ساختاری فستیوالی داشت و هنری محسوب می‌شد اما خوب «هفت دقیقه تا پاییز» را مردم دوست داشتند.

من منظورم همان نوع سینماست، هنری یا فستیوالی که تجربه‌اش را هم داشتی...
تنابنده: آره، خیلی دوست دارم. اساساً هر نقشی که برایم محلی از تحقیق داشته و رویکردی نو داشته باشد و به من چیزی اضافه کند را می‌پسندم. ولی باید بپذیریم سینما بیشتر از هر چیزی اسم مکان است. یعنی جایی که مردم به تماشای فیلم می‌روند و بدون مخاطب سینما معنا ندارد. اگر این را بپذیریم، تعاریف تغییر خواهد کرد. فیلم‌هایی که صرفاً برای فستیوال با هر سیاستی ساخته می‌شود شاید دیگر جایگاهی در سینمای امروز نداشته باشد.

به «گینس» هم برسیم. مدتی بود که قصد داشتی فیلم اولت را کارگردانی کنی.
تنابنده: طی این مدت قصه‌های متفاوتی را در ذهن داشتم. ضمن اینکه برخی دوستان هم اصرار زیادی برای ساخت فیلم داشتند و البته خیلی زود می‌خواستند مرا به قهقرا ببرند. یعنی تهیه کنندگانی بودند که فیلمنامه‌های متوسطی داشتند و فکر می‌کردند من به عنوان کارگردان اول انگیزه زیادی برای ساخت فیلم دارم و حاضرم به هر قیمتی فیلم اولم را بسازم. از این دست فیلمنامه‌ها زیاد به من پیشنهاد می‌شد ولی ترجیح می‌دادم با قصه‌ای که خودم دوست دارم شروع کنم. برای یک فیلم اولی نوع ورودش به سینما اهمیت دارد.
گفته می‌شود که تنابنده سر صحنه خیلی با وسواس کار می‌کند. انتظار چنین سخت‌گیری و وسواسی را برای این فیلمنامه داشتی؟
عطاران: من این موضوع را قبول ندارم که اگر یک فیلم کمدی باشد کارگردان نباید وسواس داشته باشد. به نظر من ساخت یک فیلم کمدی خوب سخت‌تر از یک فیلم جدی است. به نظر من یک کارگردان باید با احاطه کامل فیلمش را بسازد و هیچ بخشی را به هوای عوامل دیگری چون فیلمبردار، تدوینگر یا بازیگر رها نکند. محسن تنابنده در «گینس» چنین ویژگی را داشت که من به آن وسواس نمی‌گویم.

تنابنده هم کارگردان بود و هم بازیگر. این شرایط تولید را سخت می‌کرد...
عطاران: این کار سختی است که من هم آن را تجربه کرده‌ام. به هر حال این موضوع بی‌تاثیر نبود.
تنابنده از ابتدا قرار بود در «گینس» بازی کند. هیچ وقت تصمیم نداشتی فیلم اولت را فقط کارگردانی کنی؟
تنابنده: طبیعتاً طی این سالها هر کس به من پیشنهاد بازی می‌داد دوست داشت در آن فیلم هم بازی کنم. خودم هم فکر می‌کردم کارگردانی و بازی در کنار هم بد نیست. در این فیلم رضا عطاران هم کنارم بود که بارها و بارها چنین تجربه‌ای را در کارهای قبلی‌اش داشت. هر از گاهی از او می‌پرسیدم که چگونه این دو کار را با هم انجام می‌دادی. یعنی هم بازی کنی و هم به کارگردانی احاطه داشته باشی.
رضا و بقیه عوامل در ساخت این فیلم کمک حالم بودند. به هر حال وقتی هم کارگردانی و هم بازیگر، ناخودآگاه تولید کار دشوار می‌شود. چون بعد از هر پلان باید برداشت‌ها را تماشا می‌کردم و دوباره جلوی دوربین می‌رفتم. رضا عطاران همیشه کنارم بود و با هم پلان‌ها را می‌دیدیم و مشورت می‌کردیم. زمان فیلمبرداری «گینس» برایم کار سختی بود اما حالا که فاصله گرفته‌ام به نظرم تجربه شیرینی می‌آید. فیلم روایت سختی‌‌های زندگی سه برادر است که در طول داستان تماشاگر با آن روبرو می‌شود. لحنی که برای کار انتخاب شده ته مایه‌های شیرینی دارد.

چرا عطاران را برای این فیلم انتخاب کردی؟
تنابنده: طی این سالها قبل از اینکه وارد عرصه کارگردانی شوم همیشه فیلم‌های همکارانم را دنبال می‌کردم. خصوصاً کارهایی که به نظرم شیرین بود. چیزی که در این میان بیشتر نظرم را جلب می‌کرد کارهای رضا عطاران بود که به سلیقه من نزدیک‌تر بود. نکته دیگر این بود که در «گینس» سه برادر حضور دارند و ما (تنابنده، رضا عطاران و حسین اسکندری) بیشتر از هر چیز کله‌های‌مان به هم شبیه است. چون قرار بود کار سختی بکنیم بهتر بود از حداقل گریم استفاده کنیم. البته احساس می‌کردم ناخودآگاه بین من و رضا اشتراک نظری وجود دارد و حضورش در «گینس» می‌تواند به من کمک کند.

بخش زیادی از سکانس‌های «گینس» با حضور شترمرغ فیلمبرداری شده است. این تجربه سخت نبود؟
تنابنده: شترمرغ بخشی از قصه ماست. قبل از شروع فیلمبرداری وقتی این موضوع را با افراد مختلف در میان می‌گذاشتم همه می‌گفتند این اتفاق شدنی نیست. آن هم با توجه به سکانس‌های سختی که قرار بود با حضور شترمرغ فیلمبرداری شود. روز اول فیلمبرداری وقتی هیبت شترمرغ را دیدم پشیمان شدم. قبل از اینکه بازیگران جلوی دوربین بروند تصمیم گرفتیم با شترمرغ یک روز تست بزنیم. حرکاتی که شترمرغ در روز اول انجام داد مرا نا امید کرد. واقعاً سخت بود. مثلاً در یک پلان تعداد زیادی شترمرغ در پشت بازیگر داریم. حالا مجبوریم این پلان را از زاویه دیگری تکرار کنیم.
عطاران: شترمرغ‌ها راکورد داشتند!
تنابنده: حتی در بعضی از پلان‌ها از شترمرغ‌ها مثل یک بازیگر ری اکشن می‌خواستیم. یادم می‌آید برای فیلمبرداری یکی از پلان‌ها، مرتضی غفوری یکساعت و نیم زیر چادر در یک اتاق پنهان شد تا ری اکشن مورد نظرمان را از شترمرغ بگیریم. دست آخر هم از نور موبایل، شترمرغ فهمید در اتاق هستیم به سر مرتضی غفوری نوک زد! حدوداً 10 ساعت طول کشید این پلان‌ها را بگیریم. چیزهایی که از شترمرغ می‌شنیدیم بیشتر ما را نگران می‌کرد. مثلاً در فلان جا یک نفر را کشته و چند نفر را زخمی کرده است!

به اکران نوروزی هم برسیم. شما به نوعی در اکران امسال رقیب هستید. تنابنده «ایران برگر» را دارد و عطاران «استراحت مطلق» را. یادم می‌آید سال قبل در چنین روزهایی که با عطاران صحبت می‌کردیم پیش بینی درستی از اکران نوروزی 93 داشت. پیش‌بینی‌ات امسال چیست؟
عطاران: چون مخاطب با کار طنز در نوروز ارتباط بهتری برقرار می‌کند به نظرم رتبه اول اکران نوروز متعلق به «ایران برگر» است و رتبه دوم «استراحت مطلق». یعنی منطق این را می‌گوید. اگر اتفاقی غیر از این بیفتد جالب است.
تنابنده: در اکران نوروز امسال فیلم‌های خوبی به نمایش در می‌آیند به همین دلیل پیش بینی‌اش برایم سخت است.

با توجه به اینکه امسال «پایتخت» از تلویزیون پخش نمی‌شود فکر می‌کنم اکران «ایران برگر» برای مخاطبان ثابت این سریال جالب باشد. خصوصاً آنکه احمد مهران‌فر هم در این فیلم حضور دارد؟
تنابنده: امیدوارم این اتفاق بیفتد و «ایران برگر» بفروشد.

به نظرت شیوه کار کاهانی در «استراحت مطلق» چه تفاوتی با فیلم‌های قبلی‌اش دارد
عطاران: به نسبت چند تجربه‌ای که با کاهانی داشتم «استراحت مطلق» ساختار متفاوتی دارد. در این فیلم از پلان ـ سکانس خبری نیست و فیلم دکوپاژ کامل دارد. در روایت قصه هم این بار مخاطب را بیشتر در نظر گرفته و فیلم، درام دارد. بزرگ‌ترین ویژگی کارهای کاهانی دیده شدن بازیگرانش است.
به نظر من هر بازیگری حداقل باید یک بار تجربه همکاری با کاهانی را در کارنامه‌اش داشته باشد.

***

رضا عطاران - یک مولف متواضع

پولسازترین ستاره فعلی سینمای ایران مثل خیلی‌های دیگر در تلویزیون به شهرت رسید و بعد به سینما آمد.
رضا عطاران متولد 1347 در مشهد است. او دیپلم خود را در رشته اقتصاد در مشهد گرفت و برای ادامه تحصیل در رشته طراحی صنعتی در دانشکده هنرهای زیبایی دانشگاه تهران، به پایتخت آمد. او در دوران تحصیل به فعالیت هنری روی آورد و با حضور در گروه «ساعت خوش» خیلی سریع به شهرت و محبوبیت رسید، اگر چه شهرت و محبوبیت اغلب «ساعت خوشی‌‌ها» دوام چندانی نداشت، اما عطاران با تکیه بر توانایی‌هایش توانست به مرور جایگاهی مستقل برای خود دست و پا کند. او با نوشتن متن تعدادی از موفق‌ترین سریال‌های طنز تلویزیون نشان داد که از قریحه طنز قابل توجهی برخوردار است. ساخت سریال‌هایی چون «ترش و شیرین»، «خانه به دوش» و «بزنگاه» عطاران را به مهمترین چهره طنز تلویزیون مبدل کرد. سریال‌هایی که با نگاه خاص و منحصر به فرد عطاران تصویر تازه‌ای از طنز ایرانی را نمایان می‌کردند. عطاران با همین سریال‌ها نشان داد که توانایی‌هایش فراتر از چیزی است که در فیلم‌هایی چون «کلاهی برای باران»، «کلید ازدواج» که از او به نمایش درآمده بود است. عطاران چند سالی در سینما نقش آدم‌های بامزه و دوست داشتنی‌ای را بازی کرد که در میانشان بازی «هوو» و نقش مکمل‌اش در «توفیق اجباری» جالب‌تر از بقیه بود. در این میان چند سالی هم در فیلم‌هایی نه چندان جالب چون «آقای هفت رنگ»، «نیش زنبور» بازی کرد ولی حتی در ضعیف ترین فیلم‌ها نیز حضور قابل قبولی داشت. بازی در «ورود آقایان ممنوع» نقش مهمی در ستاره شدن عطاران داشت و در این سال‌ها او را چه در نقش‌های جدی مثل «دهلیز» و چه در فیلم‌های متفاوت کاهانی در اوج دیده‌ایم. «خوابم میاد» اولین فیلم عطاران در مقام کارگردان نیز خود نشانه‌ای آشکار بر توانایی‌های تازه این هنرمند بود. ستاره‌ای که حالا در هر فیلمی بازی کند قطعا بالای 2 میلیارد تومان می‌فروشد.


محسن تنابنده - بوی خوش موفقیت

محسن تنابنده متولد 1354 در تهران است. فارغ التحصیل رشته بازیگری از دانشکده هنر و معماری دانشگاه تهران که در میان هم دوره‌های تنابنده می‌توان به سامان سالور و تورج اصلانی اشاره کرد. تنابنده فعالیت هنری خود را از سال 71 با بازیگری تئاتر آغاز کرد و نزدیک به یک دهه بعد، با علیرضا امینی برای اولین بار جلوی دوربین رفت. «دانه‌های ریز برف» اولین تجربه تنابنده بود و چند سال بعد او در فیلم «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» ساخته سامان سالور به ایفای نقش پرداخت. پس از حضور در فیلم «آفساید» پناهی و «زمانی برای دوست داشتن» فروزش، فیلمی که باعث دیده شدن توانایی‌های تنابنده شد، «استشهادی برای خدا» بود. تنابنده در این فیلم هم بازی متفاوتی از خود به نمایش گذاشت و هم با توجه به نگارش فیلمنامه، نشان داد به عنوان نویسنده نیز می‌تواند چهره قابل اتکایی باشد. «هفت دقیقه تا پاییز» به عنوان سومین همکاری تنابنده با علیرضا امینی نیز فیلم قابل قبولی از کار در آمد. نکته جالب توجه درباره تنابنده این است که او پیش از آنکه به شهرت و محبوبیت فعلی‌اش برسد برنده دو سیمرغ بلورین جشنواره شد.
نوشتن فیلمنامه و بازی در سریال «پایتخت» موجب شد تنابنده به چهره‌ای محبوب مبدل شود. خلق کاراکتر «نقی معمولی» از تنابنده بازیگری محبوب ساخت. بازیگری که در دوران تازه کوشید تا در حضورهای سینمایی‌اش گزیده کار باشد و در این سال‌ها تنها در «ایران برگر»، «محمد (ص)» و «لامپ صد» به ایفای نقش پرداخته. تنابنده امسال «گینس» را نیز به عنوان اولین تجربه بلند سینمایی‌اش جلوی دوربین برد. او با توجه به اینکه هم دست به قلم دارد و هم به کارگردانی پرداخته و با در نظر گرفتن محبوبیت بدست آمده از سریال «پایتخت»، می‌تواند به صورت توامان هم محبوب باشد و هم جایگاه خود را به عنوان هنرمندی توانا که در مسیری رو به رشد قرار دارد ارتقا بخشد.

 

منبع: بانی فیلم

4442 - احمد شاهوند

 

Header

پرونده های ویژه سی نت از دوره های برگزاری جشنواره فیلم فجر

 

::  نقل مطالب و عکس های اختصاصی سی نت بدون ذکر منبع، نام نويسنده و نام عکاس ممنوع است  ::


صفحه اول  |  فیلم ها  |   هنرمندان   |   نقد و یادداشت  |  نويسنده ها   |  ویدئو  |  پرسش و پاسخ   |  درباره ما    تماس با ما  |   جدول فروش   |   تبلیغات


ماهنامه سینمایی «برش های کوتاه» (جدید)

::  سردبیر: احمد شاهوند  ::

 


تقدیر از احمد شاهوند در اولین جشن رسانه های سینمایی  تقدیر شده در چهارمین جشنواره وب به عنوان بهترین سایت فیلم به انتخاب کاربران  تقدیر شده در جشنواره نشریه های اینترنتی

  كليه حقوق اين سايت براي سایت سی نت (cinetmag.com) محفوظ است.

Copyright © 2003 - 2019 Cinetmag.com All rights reserved


طراحی و اجرا: استودیو سی نت