New Page 1

سی نت

 

صفحه اول - فیلم ها - نقد و یادداشت - ویدئو - هنرمندان - جدول فروش - نویسنده ها - جدول ارزشگذاری نویسندگان

پرسش و پاسخ   |  درباره ما   |   تماس با ما   |   تبلیغات  |   ماهنامه سینمایی «برش های کوتاه» (جدید)

انتخاب رنگ پس زمینه صفحه:  Back-White Back-Orange Back-Green Back-Brown Back-Blue Back-Gray Back-Blue Back-Yellow

جستجوی      در    

www.cinetmag.com - Advertise

جدیدترین شماره

ماهنامه سینمایی

«برش های کوتاه»

ویژه چهل نقش ماندگار

تاریخ سینما و تلویزیون ایران

.................................................

>> خرید نسخه الکترونیکی:

«فیدیبو»   |   «جار»

>> آرشیو شماره های گذشته

 

 

  New Page 1 New Page 1

فروش فیلم های روی پرده

:: به تومان ::

799,916,000

1 - شین

>> جدول کامل  -  فروش سال 0

New Page 1 New Page 1

تولیدات جدید

درب

درب ( هادی محقق)

بازیگران: هادی محقق، محمدظاهر اقبالی و روح الله برزگر

ضد

ضد (امیرعباس ربیعی)

بازیگران: مهدی نصرتی، لیلا زارع، لیندا کیانی، نادر سلیمانی، مهشید جوادی، روزبه رئوفی، مجید پتکی، عماد درویشی، شیرین آقاکاشی و جواد خانی

شهرک

شهرک (علی حضرتی)

بازیگران: ساعد سهیلی، کاظم سیاحی، مهتاب ثروتی، همایون ارشادی، رویا جاوید نیا، شاهرخ فروتنیان، مرتضی ضرابی، ساقی حاجی‌پور

۲۸۸۸

۲۸۸۸ (کیوان علیمحمدی، علی‌اکبر حیدری)

بازیگران: حمیدرضا پگاه، شیرین ‌اسماعیلی، مرتضی ‌اسماعیل ‌کاشی، سیاوش مفیدی، ساناز ‌مصباح، رضا داوودوندی، شیوا فلاحی، عادله ‌گرشاسبی، نرگس ‌محمدی، علی اوجی با یاری: حامد کمیلی، هادی ‌حجازی‌فر، امین ‌حیایی، کامبیز ‌دیرباز، سام ‌درخشانی، احمد ‌مهرانفر، کوروش ‌تهامی، سعید ‌چنگیزیان، کامران ‌تفتی، رامین ‌ناصرنصیر، میلاد ‌رحیمی

موقعیت مهدی

موقعیت مهدی (هادی ‌حجازی‌فر)

بازیگران: هادی ‌حجازی‌فر، ژیلا شاهی، وحید ‌آقاپور

شب طلایی

شب طلایی (یوسف حاتمی‌کیا)

بازیگران: محمدحسن ‌معجونی، یکتاناصر، مریم ‌سعادت، بهناز ‌جعفری، مسعود ‌کرامتی، سوگل ‌خلیق، بهناز ‌جعفری، سینا ‌رازانی، علی باقری، امیر محمدی، بابک ‌بهشاد، ناصر ‌هاشمی، بهادر ‌مالکی، زهرا ‌بهروزمنش، شکوفه ‌هاشمیان، علی پاشا، نساء افرنگه، پانته آ کیقبادی، فرسیما میرچی، سارینا یوسفی، علیرضا ساره درودی

هناس

هناس (حسین دارابی)

بازیگران: مریلا ‌زارعی، بهروز ‌شعیبی، وحید ‌رهبانی، سیاوش ‌طهمورث، سولماز ‌غنی، امین ‌میری، علیرضا نایینی، کوثر حیدری

ماهان

ماهان (حمید شاه حاتمی)

بازیگران: همایون ارشادی، رامین ناصرنصیر، امیررضا نظری، نگار جوکار و وحید رحیمیان

برف آخر

برف آخر (امیرحسین عسگری)

بازیگران: امین ‌حیایی، لادن ‌مستوفی، مجید ‌صالحی و نوشین مسعودیان

علفزار

علفزار (کاظم دانشی)

بازیگران: پژمان ‌جمشیدی، سارا ‌بهرامی، ستاره ‌پسیانی، ترلان ‌پروانه، مهدی زمین پرداز، عرفان ‌ناصری، یسنا ‌میرطهماسب، مائده ‌طهماسبی، رویا ‌جاویدنیا، فرخ ‌نعمتی، مهران ‌امام ‌بخش، ستایش ‌رجایی‌نیا، صدف اسپهبدی، متین حیدری نیا، محمد ‌معتضدی، بنیامین نوروزی، آدرینا توشه، حسین ولی‌زاده، علی امیرخلیلی، محمدمهدی احدی، ارشیا، توکلی، سپهر گندمی

>>  مشاهده لیست کامل تولیدات جدید

سی نت  >> اخبار و مطالب  >> مشاهده متن اخبار

اين انتخاب شبيه ازدواج است!/شايد يك روز تغيير مسير دادم و به دنياي كارگرداني وارد شدم/گفت‌وگو با هومن بهمنش، فيلمبردار و برنده سيمرغ بلورين فيلمبرداري

:: 20 شهریور 1392  2:08:35 AM  ::

هومن بهمنش برنده سیمرغ بهترین فیلم برداری برای فیلمبرداری فیلم

هومن بهمنش برنده سیمرغ بهترین فیلم برداری برای فیلمبرداری فیلم "دربند" - مراسم اختتامیه سی و یکمین جشنواره فیلم فجر - سالن همایش های برج میلاد - 22 بهمن 91

 

سی نت: «سالها پيش وقتي سن و سالم اندازه همين دخترک زيبا بود، از خياباني با مادرم عبور مي‌كردم كه متوجه يك گروه فيلمبرداري شدم، بدون توجه به مادرم به سمتشان رفتم، جذابترين شخص بين تمامي افراد آن گروه برايم، فيلمبردار آن فيلم بود...آنقدر درگير پوزيشن و استايل آن فيلمبردار و آن فضا شده بودم كه بدون اين‌كه از آن فيلمبردار درخواستي كنم، احتمالاً متوجه نگاه من و جادويي كه شده بودم، شد.من را در آغوش كشيد و گفت: «چشماتو بذار روي اينجا» من هم چشمم را روي ويزور گذاشتم، با اين‌كه خيلي تصوير واضحي نديدم ولي آن مرد، من را به خوبي آلوده سينما كرد و سرنوشتم را تغيير داد. در پشت صحنه فيلم «خوابم مياد» نگاه سنگين دختر بچه‌اي دقايقي تمركزم را گرفته بود، كلافه اين نگاه شدم، باورم نمي‌شد كه تاريخ تكرار شده، صداش كردم. بغلش كردم و چشمانش را روي ويزور گذاشتم. فكر كنم او هم از آن روز آلوده سينما شد.خدا به دادش برسد!...» اين نوشته با قلم «هومن بهمنش» در صفحه مجازي حسي دلنشين همراه داشت، ميان سطرهاي نوشته شده، عشقي حس مي‌شد، احساسي از مهر يك مرد به دنياي حرفه‌اي خود و علاقه به كشف مشتاقان حضور در اين عرصه و ادامه نبض اين احساس.خواندن اين متن، بهانه‌اي شد براي گفت‌و‌گو با فيلمبرداري كه سيمرغ بلورين سي و يكمين جشنواره فيلم فجر سال 91 را در دستان خود ديد.
جايزه‌اي كه اولين جايزه درخشان او تا به امروز نيست كه نام او در جشنواره‌هاي مختلف داخلي و خارجي بارها به عنوان فيلمبرداري خوش نگاه برده شده و برترين جايزه‌ها را در دست گرفته است.

حياط دانشگاهي در شرق تهران ، لوكيشن فيلم <امروز> آخرین ساخته «رضا ميركريمي»، بعد از پايان ساعت كار فيلمبرداري، درحالي‌كه همكارانش يك به يك خداحافظي مي‌كردند، با گام‌هاي آهسته مقابلمان ايستاد،«خستگي»! حسي بود كه از چهره‌اش به ذهنم پرتاب مي‌شد.مردي «خسته»، ميان آن لباس‌هاي خاكي و اما آن لبخند پررنگ بر چهره،اين توصيف لحظه «سلام»، با «هومن بهمنش» است.او كه آكادميك كارگرداني سينما خواند، اما فيلمبرداري را ادامه داد. هومن بهمنش در گفت‌و‌گو با ايران از مباحث فيلمبرداري مي‌گويد.


ميان رشته‌های رنگارنگ هنر، چرا فيلمبرداري و دنياي تصوير؟

همه چيز از كودكي و يك مهدكودك آغاز شد.مهد‌كودكي متفاوت، مهد كودكي كه يك سينما بود زوج صاحب آن سينما، به دليل ارتزاق روزمره آن را به مهدكودك تبديل كرده بودند. چون پول نداشتند برايمان اسباب بازي بخرند با يك آپارات كوچك جا مانده از سينما برايمان كارتون پخش مي‌كردند. براي من هميشه آن دستگاه آپارات جذابتر از كارتون‌ها بود، فكر كنم اولين گرايش‌هاي فني من به فيلمبرداري به خاطر حضور آن دستگاه آپارات در آن مهدكودك بود.

مهدكودك درتهران بود؟

نه! شمال، شهر لاهيجان! نام قبلي‌اش <سينما استخر» بود .
بزرگتر كه شدم، يعني به سن 13-12 سالگي كه رسيدم، موسيقي كار مي‌كردم از طريق موسيقي، وارد تئائر شدم،براي گروه‌هاي مختلف موزيك كار مي‌كردم تا اين‌كه با يكي از مربيان سينماي جوان آشنا شدم،وقتي اشتياق بي‌اندازه مرا به سينما ديد، پيشنهاد داد دوره تخصصي سينما را در انجمن بگذرانم، من هم به گفته وي عمل كردم.
همان ابتدا يك فيلم 8 ميليمتري كوتاه ساختم، آن زمان 14 سالم بود. فيلمي به نام «سطل و كوچه»،خيلي دوست داشتم شبيه فيلم «نان و كوچه» آقاي كيارستمي باشد،قصه‌ام نيز كمي به روايت آن فيلم نزديك بود.فيلمبردارم يك جوان 22 ساله بود، روز اول فيلمبرداري از كارش راضي نبودم، روز دوم به او گفتم: «ديگر نمي‌خواهم براي فيلمبرداري بيايي! از فرداي آن روز بدون حتي تجربه فيلمبرداري يك پلان، خودم پشت دوربين فيلمبرداري ايستادم، آن كار در بين هنرجويان انجمن بيشتر از كارگرداني از نظر فيلمبرداري مورد استقبال قرار گرفت. بعد از آن يك نفر ديگر پيشنهاد فيلمبرداري فيلمش را داد و بعد از آن پيشنهاد كارهاي بعدي و بعدي پيش آمد و تا امروز ادامه يافت. اين شد كه فيلمبردار شدم.

كارگرداني خوانده‌ايد، تا چه حد آشنايي به فنون تخصصي كارگرداني در زاويه نگاه و ديدگاه كارگردان در فيلم اثرگذار است؟

18 ساله بودم بايد انتخاب مي‌كردم چه رشته دانشگاهي‌اي برگزينم، تا آن زمان ۲۰،۳۰ فيلم كوتاه فيلمبرداري كرده بودم،تصميم گرفتم كارگرداني سينما بخوانم، نمي‌خواستم صرفاً به عنوان يك اپراتور پشت دوربين باشم، تسلط بر تكنيك‌هاي فيلمبرداري جذابيت زيادي برايم نداشت. دوست داشتم با سبك‌هاي مختلف سينما در جايگاه يك فيلمساز آشنا شوم، وقتي كارگرداني، فيلمنامه،تدوين، گريم، طراحي صحنه و لباس، جامعه شناسي، روانشناسي، فلسفه هنر و... و شاخه‌هاي مختلف را بياموزي، ديگر با نگاه يكطرفه و تنها با ديد يك فيلمبردار پشت دوربين قرار نخواهي گرفت.
دغدغه هميشگي‌ام كارگرداني است. شايد يك روز تغيير مسير دادم و به دنياي كارگرداني وارد شدم.

وقتي خودت راننده باشي بغل دست راننده ديگر كه مي‌نشيني دائم در ذهنت مي‌گويي: «چرا اينطوري رفت؟ چرا ازسمت راست نرفت؟چرا كمي فرمان را به سمت چپ نمي‌گيرد؟...» اين حس را شما در فيلمبرداري به خاطر داشته‌هاي كارگرداني‌تان نداريد؟

نمي‌شود گفت اصلاً اين اتفاق نمي‌افتد. بعضي مواقع نيز مي‌گويي چه خوب كه از اين زاويه و بدين شكل به داستان مي‌پردازد. همه اين اختلاف نظر‌ها مي‌تواند در پيش توليد حل شود، به شرط اين‌كه فيلمبردار بموقع به پروژه سينمايي دعوت شود،يعني از زماني كه زيربناي فيلمنامه در حال ريخته شدن است تا جلسات گفت‌و‌گو با بازيگران حاضر باشد، دراين شرايط به نگاه كارگردان نزديك مي‌شوي، در آن فضاي تحليلي درگير افكار كارگردان مي‌شوي، به عنوان فيلمبرداروظيفه‌داري تابع خواسته كارگردان حركت كني نه آنچه مدنظر خودت است. شايد يك قاب با يك متر جابه جايي زيباتر باشد يا نور در فلان ساعت جلوه‌اي بديع داشته باشد و فضاي ناب ايجاد كند. ولي ايجاد يك تصوير ناب براي يك فيلم كافي نيست، بايد محتواي آن لحظه از قصه آن فرم پيشنهادي فيلمبردار را در خود هضم كند،در غير اين صورت زيبا‌ترين تصاوير به تنهايي بيننده‌اي را پاي يك فيلم نگه نمي‌دارد، به همين علت است كه مي‌گويم بهترين و درست‌ترين تحليل، تحليل كارگردان است، بنابراين فضايي كه فيلمبردار و كارگردان در پيش توليد به آن رسيده‌اند، قطعاً بهترين است. نياز به اضافه كاري نيست. تأكيد مي‌كنم ما داريم در مورد كارگردان صحبت مي‌كنيم نه فردي كه صرفاً يك عنوان به نام كارگردان رابه دنبال خود يدك مي‌كشد.

نگاه كارگردان هست،فيلمنامه وجود دارد ولي زاويه‌اي كه فيلمبردار در لنز دوربين به تصوير مي‌كشد خيلي مهم است. آيا مي‌توان گفت خيلي از فيلم‌هايي كه برپرده سينما اكران مي‌شوند برگرفته از ديدگاه فيلمبردار است؟

ممکن است براي آثار بعضي كارگردان‌ها این اتفاق رخ دهد، اما نباید نام ديدگاه فيلمبردار بر آن گذاشت،بعضي كارگردان‌ها در بازي گرفتن، تحليل متن براي بازيگر، ميزانسن و ساير اجزا تبحر دارند، ولي در بخش بصري ضعف‌هايي دارند،دراين شرايط فيلمبرداري انتخاب مي‌كنند كه دراين بخش كمكشان كند.درخيلي از كشورها و سينماي دنيا دسته‌اي از اين نوع كارگردانان وجود دارند و عجيب نيست. در نقطه مقابل چندين تجربه داشتم كه خودم را سپردم به زاويه و نگاهي كه مدنظر كارگردان بود، حسن بزرگ اين كار اين است كه فيلم‌هايت شبيه هم نمي‌شود.
وقتي به عنوان فيلمبردار نظرت را بر فضاي فيلم غالب كني و خود را به دنياي بصري و ذهني كارگردان نزديك نكني، مثل بازيگري هستي كه بدون اشراف واقعي به متن با ايده‌هايي مخرب و انتخابي نادرست حضور در فيلم‌هايي با كاراكترهاي تكراري را مي‌پذيرد و خودش بيشتر از هر شخص ديگري، ديواري مقابل خلاقيت و توانايي نا محدود خود مي‌كشد، در واقع بهترين شكل زماني اتفاق مي‌افتد كه تماشاگر بدون نگاه به تيتراژ فيلم نتواند حدس بزند كه چه كسي اين فيلم را فيلمبرداري كرده است؛ در سينماي ما متاسفانه اين تكرار به حدي رسيده كه مي‌گويند امضاي فلان فيلمبردار پاي كارش است واين اصلاً لقب ارزشمندي نيست.
شايد فيلمبرداري تمايل داشته باشد به‌طور مثال تنها در فضاي رئال كار كند ولي اين دليل نمي‌شود كه تمام آثار سينمايي رئالي كه در آن حضور دارد يك شكل باشد،فيلمبرداري دامنه گسترده‌اي از سبك هاست و سبك‌ها هم دامنه‌اي گسترده از روش‌ها، بايد تلاش كرد در يك خط با فرمول مشابه پيش نرفت، از تكرار دوري كرد، بايد آنقدر خلاق باشي كه راه‌هاي متفاوتي در سبك‌هايي يكسان بيابي.

همان‌گونه كه كارگردان، فيلمبردار خود را انتخاب مي‌كند، فيلمبردار نيز حق انتخاب دارد. شما چه نكاتي را مدنظر داريد؟

اين انتخاب شبيه ازدواج است! با يك گفت‌و‌گوي چند دقيقه‌اي در يك دفتر كار نمي‌توان به دغدغه‌هاي ذهني وتفكري يك كارگردان رسيد،ابتدا بايد معاشرت انجام شود تا از فضا‌هاي فكري يكديگر باخبر شويم .

يعني معتقديد هر كارگردان يك ريتم ثابت در فيلمسازي دارد؟

نه! فيلم هايش را نگاه مي‌كنم تا هم دامنه كاري و شيوه‌هايي را كه به كارگرفته، بشناسم و هم درك كنم تا چه حد رشد داشته و چه ميزان سقوط كرده است.
شايد محوريت جلسه‌هاي اول گفتمان با كارگردان، فيلم باشد، ولي در اصل سعي مي‌كنم زواياي فكري او را بيشتر بشناسم. اول بايد با خود او با تفكر و ايده و نظرهايش در ابعاد مختلف آشنا شوم، سپس وارد فضاي فيلمنامه و فيلمبرداري‌اش شويم، فكر كنم آخرين حرفي كه با كارگردان مي‌زنم در مورد ساختار، دكوپاژ،نور و رنگ و... باشد. آدم‌ها به اندازه اثر انگشتانشان با هم متفاوت هستند، بايد اول آن اثر انگشت را از ميان اين همه اثر انگشت پيدا كني تا بتواني به افكارش نزديك شده و همراهش شوي.

«هومن بهمنش» در برابر پيشنهاد فيلمبرداري از چه نوع فيلم‌هايي جوابش «نه» است؟

(يك دقيقه سكوت) فكرمي‌كنم بيشتر به اين شكل است كه به اندازه (كمي سكوت). جالبه به اين سؤال تا الان فكر نكرده بودم! به اين‌كه چرا من مي‌گويم «نه»! با اين‌كه زياد هم «نه » مي‌گويم.
زماني كه دارم فيلمنامه را مي‌خوانم يا با كارگرداني آشنا مي‌شوم، به اين فكر مي‌كنم كه آيا مي‌توانم در اين فضا تجربه بهتري نسبت به تجربه‌هاي قبلي داشته باشم يا اين فيلم تجربه تكراري برايم نيست؟
ولي گويي «نه» خودش بر زبانم مي‌آيد! هميشه خودم را در همه زواياي زندگي‌ام پرتاب كردم! در فضاها و زوايايي كه شايد عقل بگويد اين تصميم را نگير ولي من انتخاب كردم چون حسم گفته كه اين دنيا را تجربه كنم، مهم اين است كه در آن مقطع و زمان حالم خوب است.
در مورد اين‌كه در فيلمي حضور داشته باشم يا نه، نيز با همين شيوه پيش مي‌روم ، تا به اين لحظه فقط يك‌بار از حضور در فيلمي پشيمان شدم و نام فيلم را هم نمي‌گويم.
شايد بشود گفت يك دوست داشتن است، احساسي كه نمي‌تواني در قالب كلمات ترجمه كني، حسي كه به تو مي‌گويد نبايد اين كار را انجام بدهي. براي من اين حس زياد تجربه شده چون اساساً احساسات محور هستم تا عقل‌محور.

كمي وارد فضاي فيلمبرداري شويم، چرا در سينماي ايران فيلمبرداري ديجيتال دارد جاي فيلمبرداري نگاتيو را مي‌گيرد اما در جهان اين‌گونه نيست؟

درهمه جا همين‌گونه است اما تفاوت آن‌ها با ما در اين است كه به سادگي از چيزي كه داشته‌اند دست نمي‌كشند... سال‌ها طول مي‌كشد تا به‌طوركامل يك فرمت را منسوخ كنند چون فرهنگ‌شان توليد‌كننده است! نه مثل ما مصرف كننده! معمولاً كشورهايي مثل ما با ظرفيت توليد و اختراع پايين چون فناوري را بسيار ساده و بدون زحمت و تحقيق به‌دست مي‌آوريم با ظهور تكنولوژي جديد تمام تكنولوژي قبلي را پاكسازي مي‌كنيم.در هنگام فيلمبرداري دربند براي تست سلامت دوربين دومي كه چند روز قرار بود در اختيار داشته باشيم، به دليل تعطيلي چند روزه لابراتوار مجبور شدم تستم را با نگاتيو عكاسي بزنم. بنا‌براين، نياز به يك لابراتوار چاپ عكس آنالوگ در تهران داشتم كه تيم توليد فيلم ۲ روز كامل به تمام لابراتوارهاي چاب عكس سطح شهر تهران مراجعه كرد ولي هيچ‌كدام از آن لابراتوارها امكان ظهور و چاپ نگاتيو ما را نداشتند و فقط عكس ديجيتال چاپ مي‌كردند. در نهايت زحمت چاپ و ظهور آن را به يكي از دوستان عكاس داديم و ايشان در تاريكخانه خصوصي‌شان در منزل اين چند قطعه عكس را چاپ كردند، به قول ما ايراني ها «نو كه اومد به بازار كهنه شود دل آزار» در وهله بعد هم بودجه‌اي كه براي ساخت يك فيلم معمول سينمايي در ايران در نظر گرفته مي‌شود حدوداً ۷۰۰ ميليون است؛ يعني ۲۲۰ هزار دلار رقم يك فيلم كم هزينه در هاليوود حدوداً ۱۰ ميليون دلار است پس مقايسه با هاليوود اشتباه است بايد برويم سراغ فيلم‌هاي معمول اروپايي و آسيايي كه آن‌ها هم چند برابر بودجه ما فيلم توليد مي‌كنند. حالا سؤال اينجاست كه آيا دليل اصلي گران شدن يك فيلم اروپايي، امريكايي يا اصلاً آسيايي دوربين، مواد خام و يا لابراتوار است؟ آيا هزينه اصلي صرف بازيگر، طراحي و اجراهاي پيچيده، طراحي صحنه، ويژوال رايانه‌، ميداني، صدا گذاري، تدوين و هزاران چيز ديگر نمي‌شود؟ آنها به‌دليل كم كردن هزينه‌هاي توليد و امكان دسترسي بيشتر به تصاويري با كيفيت بالاتر براي ساختن تصاويري واقعي‌تر در دنياي مجازي و كم كردن هزينه‌هاي اصلي مثل آنهايي كه نام بردم از ديجيتال استفاده مي‌كنند. ولي ما به‌خاطر حذف كردن هزينه لابراتوار و مواد خام و نورپردازي كم‌تر و سريعتر ديجيتال را به سينمايمان راه داديم.
به نظر مي‌رسد اگر از دستگاه‌هاي فيلمبرداري پيشرفته ديجيتالي استفاده كنيم، چندان تفاوت هزينه‌اي در بودجه فيلم حاصل نمي‌شود.
بله اگر امروزه مواد خام و تجهيزات آنالوگ را با نرخ دولتي محاسبه كنيد برابر مي‌شود اما زمان ورود ديجيتال نصفه نيمه به سينماي ايران در همين چند سال پيش به گونه‌ ديگري بود.ديجيتال به خاطر ارزاني وارد سينماي ما شد نه به خاطر كيفيت. همكارانم خيلي زياد زحمت كشيدن تا عوامل توليدي فيلم را به اين درك برسانند كه دوربين و فرمت(قطع) تغيير كرده به اين معنا نيست كه سليقه و دقت بايد تغيير كند. نمي‌توان به اين علت كه دوربين‌هاي ديجيتال در نورهاي پايين تصويري هر چند نا مطلوب را ضبط مي‌كنند طراحي نور را حذف كرد

يعني دقت در فيلمبرداري نگاتيو و ديجيتال به يك ميزان است؟ به‌طور مثال اگر همزمان دو دوربين 35 و ديجيتال از يك فضا فيلمبرداري كنند، چه تفاوت‌هايي در تصويربرداري دو فيلمبردار وجود دارد؟ فيلمبرداري هر كدام چگونه است؟

مسلماً اين دو فرمت با هم متفاوتند و هركدام هم شيوه‌هاي متنوع كاري و طرفداران خاص خود را دارند.در فرمت نگاتيو به دليل ديده نشدن تصوير ثبت شده در هنگام فيلمبرداري، فيلمبردار نياز بيشتري به تمركز فني در هنگام فيلمبرداري روي كارش دارد،در صورتي كه بزرگترين شعار كمپاني‌هاي ديجيتال كم كردن مشغله فني فيلمبردار براي پرداختن بيشتر به جنبه‌هاي ديگر كار در سينماست.براي من مثل تفاوت رانندگي با يك اتومبيل دنده‌اي ويك اتومبيل اتومات است. عده‌اي بر اين باورند كه لذت رانندگي به دنده عوض كردن است و عده‌اي ديگر رانندگي با دنده اتومات را بهانه‌اي براي لذت بردن از سفرشان مي‌دانند.
البته ناگفته نماند كه امروزه ما با آنالوگ درسال‌هاي انتهاي يك تكنولوژي هستيم اما ديجيتال همچون لامپ اديسون سالهاي ابتدايي مسير طولاني خود را آغاز كرده است.

يك فيلمبردار حرفه‌اي چگونه بايد در سالهاي كاري خود <به روز> شود و از سينماي جهان عقب نباشد؟

به نظر من 30 درصد مسائل تكنيكي است و 70 درصد مسائل هنري است.
با به روز كردن داشته‌هاي علمي، اين باعث مي‌شود در زمان فيلمبرداري بر پايه شعوري تخصصي،درست‌ترين و بهترين انتخاب نور، زاويه، لنز...راداشته باشد و ضبطي جادويي از تصوير داشته باشد.
درسينمای ما همه عوامل سينمايي فرصت زماني مناسب براي طراحي و بعد اجرا دارند، ازگريمور گرفته تا طراح صحنه،كارگردان، بازيگر و... تنها كسي كه فاصله بين طراحي تا اجرا طرحش بيست دقيقه طول مي‌كشد فيلمبردار است.
كارگردان مي‌گويد اينجا و دراين زاويه تصوير مي‌خواهم، بعد ازاين جمله همه شروع به چيدمان مي‌كنند تا فيلمبرداري آغاز شود، دراين فرصت كم فيلمبردار بايد تصميم بگيرد و بهترين انتخابش را به عمل برساند.
البته اين شرايط درسينماي ايران است.در بسياري از كشورها اين‌گونه نيست.آنها از ماهها قبل برنامه خود را مي‌دانند، محل لوكيشن را انتخاب مي‌كنند و فيلمبردار فرصت فكر براي چگونه برداشت كردن از فضا را دارد به نظرم فيلمبرداران ايراني سرعت پردازش مغزي بالايي دارند ونابغه‌اند.

گفتيد كه هميشه پس ذهن‌تان اين است كه روزي فيلم بسازيد، فيلمسازي در چه فضا و گونه سينمايي را دوست داريد؟

سينماي رئاليستي.حس وحال سينمايي كه دوست دارم خيلي نزديك به فيلم «دربند» است.

پس فيلمبرداري «دربند» همراه با يك عشق و علاقه خاص بود كه به دريافت سيمرغ بلورين سي ويكمين جشنواره فيلم فجر انجاميد؟

قطعاً بي‌تاثير نبوده. علاقه‌ام به سينماي اجتماعي و رئاليستي بيشتراست حتي گرايشم در عكاسي به شاخه‌هاي مختلف عكاسي اجتماعي است.

_________________-



آشنایی بیشتر با هومن بهمنش:



آثار سينمايي از گذشته تاكنون
٭ آن سه /به كارگرداني نقي نعمتي / سال ۱۳۸۴
٭ شيرين /به كارگرداني عباس كيارستمي
/ سال ۱۳۸۵
٭ صندلي خالي / به كارگرداني سامان استركي
/سال ۱۳۸۶
٭ طاووس‌هاي بي‌پر /به كارگرداني جواد مزدآبادي / سال ۱۳۸۷
٭ لالايي / به كــارگرداني منيژه حكمت
/ سال ۱۳۸۸
٭ چيزهايي هست كه نمي‌داني /به كارگرداني فردين صاحب‌الزماني، /سال۱۳۸۸
٭ گلچهره /به كارگرداني وحيد موسائيان
/ سال ۱۳۸۹
٭ صداي پاي من/ به كارگرداني مهرداد خوشبخت / سال ۱۳۸۹
٭ پذيرايي ساده / به كارگرداني ماني حقيقي
/ سال ۱۳۹۰
٭ خوابم مي‌آد / به كارگرداني رضا عطاران
/ سال ۱۳۹۰
٭ زندگي خصوصي آقا و خانم ميم /به كارگرداني روح‌الله حجازي،/۱۳۹۰سال
٭ گناهكاران /به كارگرداني فرامرز قريبيان
/ سال ۱۳۹۰
٭ دربند / به كارگرداني پرويز شهبازي
/ سال ۱۳۹۱
٭ زندگي مشترك آقاي محمودي و بانو
/ به كارگرداني روح‌الله حجازي/سال ۱۳۹۱
٭ ملبورن / به كارگرداني نيما جاويدي
/ سال۱۳۹۲

بخشي از جوايز
٭ جايزه بهترين فيلمبرداري از نخستين جشنواره فيلم مستند سينما حقيقت ۱۳۸۶
٭ جايزه بهترين فيلمبرداري از فستيوال آسيا پاسفيك-استراليا2007
٭ جايزه بهترين فيلمبرداري از دهمين فستيوال بين‌المللي بوستون امريكا2012
٭ سيمرغ بلورين بهترين

 

منبع: روزنامه ایران

5622 - هادی حیدری

................................................

lastpost  هنرمند مرتبط :

هومن بهمنش        >> مشاهده اطلاعات کامل این هنرمند

 

Header

پرونده های ویژه سی نت از دوره های برگزاری جشنواره فیلم فجر

 

::  نقل مطالب و عکس های اختصاصی سی نت بدون ذکر منبع، نام نويسنده و نام عکاس ممنوع است  ::


صفحه اول  |  فیلم ها  |   هنرمندان   |   نقد و یادداشت  |  نويسنده ها   |  ویدئو  |  پرسش و پاسخ   |  درباره ما    تماس با ما  |   جدول فروش   |   تبلیغات


ماهنامه سینمایی «برش های کوتاه» (جدید)

::  سردبیر: احمد شاهوند  ::

 


تقدیر از احمد شاهوند در اولین جشن رسانه های سینمایی  تقدیر شده در چهارمین جشنواره وب به عنوان بهترین سایت فیلم به انتخاب کاربران  تقدیر شده در جشنواره نشریه های اینترنتی

  كليه حقوق اين سايت براي سایت سی نت (cinetmag.com) محفوظ است.

Copyright © 2003 - 2019 Cinetmag.com All rights reserved


طراحی و اجرا: استودیو سی نت