این چند فیلم ... / برای فیلم های رده یازدهم تا بیست و پنجم بهترین های دهه نود سینمای ایران به انتخاب 55 نویسنده و منتقد
سی نت:
دومین شماره ماهنامه سینمایی «برش های کوتاه» ویژه نامه بهترین فیلم های دهه نود سینمای ایران به سردبیری احمد شاهوند منتشر شد.
به گزارش «سینما شبکه» (سی نت) پنجاه و پنج نویسنده و منتقد بهترین فیلم های اکران شده در دهه نود سینمای ایران را انتخاب کردند. یادداشتی که در ادامه می آید برای فیلم های رده یازدهم تا بیست و پنجم نوشته شده است.
***
شبیر نعلبندیان - دهه نود سینمای ایران شاید حدود پنجاه فیلم خوب و قابل قبول به خود دیده باشد. حال اگر فیلم های مهجور و دیده نشدهای که تنها فرصت اکران چند هفته ای در گروه هنر و تجربه را به دست آوردند را به این لیست اضافه کنیم شاید این عدد به هفتاد هم برسد. به همین دلیل تصمیم گرفتیم نگاهی گذرا هم به فیلم های رده یازدهم تا بیست و پنجم بیاندازیم. حالا چرا 25؟ چون تعدا آرای فیلم های رده هجدهم تا بیست و پنجم مساوی بود و تنها با یکی دو امتیاز اختلاف نسبت به هم در لیست قرار گرفته بودند، تصمیم گرفتیم به هر 7 فیلم هم بپردازیم. فقط می ماند ذکر یک نکته که شاید برایتان جالب باشد: فیلم «متری شیش و نیم» ساخته سعید روستایی در حالی که تعداد آراء اش با فیلم «قصه ها» مساوی بود به دلیل سه امتیاز کمتر نسبت به فیلم رخشان بنی اعتماد از حضور در جمع ده فیلم برتر دهه نود جا ماند.
11 - پرفروش پرفروش ترین ها / متری شیش و نیم» (سعید روستایییی)
از صف های طولانی و ممتد زمان جشنواره می شد حدس زد که فیلم دوم سعید روستایی به سان فیلم اولش که گام بلندی برای هر فیلمسازی محسوب می شد، همانقدر طرفدار و خواهان داشته باشد. فارغ از حواشی ایجاد شده برای فیلم در روزهای ابتدایی جشنواره مبنی بر خارج شدنش از بخش مسابقه، «متری شیش و نیم» در یک سوم ابتدایی اش موفق شد بالاتر از تمام فیلم های پلیسی هم ردیف خود قرار بگیرد. در واقع آن وجه ضدکلیشه ای کاراکترهای پلیس و وجه سمپاتیک یک مجرم اعدامی سبب شد که فیلم همدلی مخاطب را برانگیخته کرده و در زمان کوتاه بین نمایش فیلم در جشنواره و توزیعش در شبکه نمایش خانگی به محبوبیت چشمگیری دست پیدا کند و تبدیل به پرفروش ترین فیلم درام یا به عبارتی فیلم اجتماعی تاریخ سینمای ایران شود. «متری شیش و نیم» هم مانند «ابد و یک روز» تاثیرات گسترده ای را بر شوخی های کلامی گذاشت به طوری که عده کثیری از کمدین ها چه در قاب تلویزیون و چه در فضای مجازی از دیالوگ ناصر خاکزاد در سکانس ملاقات با وکیلش بیشترین بهره را بردند.
12 - رگ گیری به سبک نعمت الله / «رگ خواب» (حمید نعمت الله)
قبل از اولین نمایش «رگ خواب» در جشنواره عده ای گمان می کردند که فیلم با توجه به ترکیب جمع و جور بازیگرانش در همان حال و هوای «سر به مهر» هادی مقدم دوست باشد. اما تبدیل شدن آن به عنوان محبوب ترین فیلم هیات انتخاب جشنواره سی و پنجم نوید فیلمی متفاوت به مشتاقان را داد. «رگ خواب» مهر محکمی است بر توانایی های از پیش اثبات شده حمید نعمت الله در فیلمسازی که نشان داده «رگ خواب» مخاطب را در هر ژانری خوب می شناسد. ویژگی بارزی که سبب شد «رگ خواب» سر و شکل شکیلی نسبت به سایر فیلم های جشنواره داشته باشد بازی لیلا حاتمی به نقش مینا بود که تشویق همگان حتی منتقدان فیلم و بازی های قبلی او را به ارمغان آورد. شایان ذکر است که بازی کورش تهامی در عین متفاوت بودن بدل به بهترین و جدی ترین حضور سینمایی اش شد.
13 - باغ وحش شیشه ای / «اینجا بدون من» (بهرام توکلی)
بهرام توکلی که نامش پس از فیلم معنای گرای «پابرهنه در بهشت» بر سر زبان ها افتاده بود، نمایش نامه ای نوشته تنسی ویلیامز را دستمایه فیلم سومش قرار داد و با ایرانیزه کردن آن یکی از بهترین اقتباس های سینمای ایران را رقم زد که بعدها با ساخت «بیگانه» که آن هم اثری اقتباسی از همان نویسنده محسوب می شد نتوانست موفقیت پیشین خود را تکرار کند. حالا پس گذشت یک دهه «اینجا بدون من» هنوز هم در زمره فیلم های محبوب منتقدان قرار دارد و عده ای آن را بهترین فیلم او می دانند. یکی از نقاط قوت فیلم، پایان بندی آن است. اگر نمایشنامه «باغ وحش شیشه ای» را نخوانده باشید در پایان فیلم خیال می کنید که سازنده به رسم عادت فیلم های ایرانی دیگر، پایان خوشی را برای احسان و خانواده اش رقم می زند اما کمی درنگ در نریشن های صابر ابر و لبخند محو شده اش در نمای آخر ثابت می کند که بهرام توکلی تمام و کمال به متن اصلی وفادار بوده است.
14 - وسترن ایرانی / «ماجرای نیمروز» (محمدحسین مهدویان)
در طی این چند سال که گرایش فیلم های سیاسی و سفارشی سینمای ایران به ماجرای حضور منافقین در ایران مربوط شده است سه فیلم شاخص تولید شد. غیر از «سیانور» که در دل دهه پنجاه می گذشت دو فیلم «امکان مینا» و »ماجرای نیمروز» قصه منافقین را در دهه شصت در درگیری با نیروهای امنیتی روایت کردند. «ماجرای نیمروز» که موفق ترین آنهاست توانست بدون نشان دادن روابط درون سازمانی منافقین، ترس و رعب حضور آن ها در کشور را از طریق کشمکش نیروهای امنیتی به مخاطب القا کند. وجود کاراکترهایی که همه آنها غیر از حامد (مهرداد صدیقیان)، ما به ازای بیرونی داشته اند در ژانری معمایی-پلیسی همراه با رگه های ظریف طنز در کاراکتر کمال (هادی حجازی فر) و خشونت کلامی و رفتاری اش و البته شیمی خوبی که بین او و صادق (جواد عزتی) و دیگر اعضای گروه وجود داشت منجر شد تا «ماجرای نیمروز» که نامش شبیه به وسترن فرد زینه مان است به یک وسترن ایرانی تبدیل شود.
15 - تنگه گمشده / «تنگه ابوقریب» (بهرام توکلی)
اولین فیلم جنگی و حماسی بهرام توکلی که فیلم هایش به تک لوکیشنی بودن و کم بازیگر بودن معروف بودند، فیلمی است با پروداکشن عظیم، پر بازیگر و به لحاظ کارگردانی سخت که سبب احیای ژانر جنگی در سینمای ایران شد. قصه گمنام و فراموش شده دلاوری نیروهای ایرانی برای بازپس گیری بخشی از جنوب ایران و کارگردانی پلان-سکانس های جنگی با انفجارهای واقعی و هدایت صدها هنرور از «تنگه ابوقریب» فیلمی متفاوت در این ژانر و کارنامه کارگردانش ساخته است. نکته جالب اینجاست که جواد عزتی در مصاحبه ای عنوان کرد هیچ کدام از تصاویر فیلمبرداری شده، بر روی میز تدوین حذف و کوتاه نشد.
16 - اژدهای نهان / «اژدها وارد می شود» (مانی حقیقیی)
نام اولیه پنجمین فیلم مانی حقیقی تحت عنوان «شن، جن، ین» به اندازه ترکیب متفاوت بازیگرانش از همان اول کنجکاو برانگیز بود و این کنجکاوی زمانی بیشتر شد که نام فیلم به «اژدها وارد می شود»! تغییر کرد. «اژدها وارد می شود» هم همانند «آبادان»، «کارگران مشغول کارند» و «پذیرایی ساده» از تعابیر سیاسی بی نصیب نماند. هرچند خود مانی حقیقی هیچکدام از این تعابیر و تفاسیر را تایید نکرد اما با هوشمندی تمام قصه ای تاریخی و سمبلیک را با برچسب «بر اساس یک داستان واقعی» به تصویر کشید. هر لحظه که فیلم به جلو حرکت می کند و به آخر نزدیک می شود، بیشتر از آنکه به واقعیت نزدیک شود به تصویر خیالی و مرموز سازنده از دهه چهل شمسی نزدیک می شود که خط بطلانی بر هر واقعیتی می کشد. البته مانی حقیقی برای روایت ایده های خلاقانه اش ساختار فیلم را در لحظاتی تبدیل به یک ماکیومنتری می کند تا جهان خیالی فیلم تنه به تنه ی جهان واقعی حرکت کند.
17 - ایستاده در میان در رقبا / «ایستاده در غبار» (محمدحسین مهدویان)
در جشنواره سی و چهارم فیلم فجر اگرچه دو فیلم «لانتوری» و «اژدها وارد می شود» گریزی به سبک ماکیومنتری زده بودند اما «ایستاده در غبار» در کنار دو رقیبش تماما یک شبه مستند کامل در فرم و روایت بود. استفاده از نوارها و اصوات به جا مانده از احمد متوسلیان به سبک سریال «آخرین روزهای زمستان» که در واقع خود فیلم هم از دل یک سریال بیرون کشیده شده بود سبب شد تا محمد حسین مهدویان جای پایش را در سینمای ایران محکم کرده و برخلاف تصورات پیش بینی شده، عده کثیری از اهالی سینما را با خود همراه کند. «ایستاده در غبار» منجر به ورود بازیگر ناشناسی به نام هادی حجازی فر به حوزه سینما شد که جمعی از منتقدان و مخاطبان معتقد بودند او شایسته نامزدی سیمرغ بوده است حال آنکه حجازی فر در بازی اش به خاطر سبک فیلم تنها متکی به میمیک و استایل بدنی اش بود.
18 - شروع طوفانی یک پدیده / «شنای پروانه» (محمد کارت)
یکی از پدیده های جشنواره فیلم فجر اخیر «شنای پروانه» محمد کارت بود. تجربه های متعدد کارت در ساخت مستندهایی با درونمایه آسیب های اجتماعی نشان می دهد او در «شنای پروانه» نه تنها به دنبال شوآف نبوده بلکه تمام آنچه که از بزه و خشونت در «شنای پروانه» مشاهده می شود موید دغدغه اوست که به منظور نقض خشونت به نشان دادن بی پرده آن روی آورده است. محمد کارت که فیلمنامه چفت و بست دار «شنای پروانه» را به همراه دو نویسنده و کارگردان جوان (پدرام پورامیری، حسین امیری دوماری) به نگارش درآورده در کارگردانی هم به مدد اندوخته های پیشینش به مدیومی دست پیدا کرده که علاوه بر مستند بودن اتفاقات قصه، شاکله سینمایی فیلم را حفظ کرده و تلاشش را می کند تا فیلم از قالب تعریف شده اش خارج نشود.
19 - هجوم فرم به محتوا / «هحوم» (شهرام مکری)
«هجوم» در ادامه همان سبک دایره وار شهرام مکری ماجرای بازسازی صحنه قتل را در باشگاه ورزشی روایت می کند که ارتباطش با جهان مردگان را همانند «ماهی و گربه» حفظ کرده است. برخلاف «ماهی و گربه» که تفاسیر مخاطب از نمادهای موجود عموما شخصی بودند در «هجوم» خود فیلمساز با بیان وجود دنیایی دیگر در پشت دیوارها مخاطب را به تفاسیر و تعابیر جهان شمول تری دعوت میکند. هزارتویی که در «هجوم» وجود دارد نسبت به «ماهی و گربه» پیچیده تر شده و میزانسن های آن از شکل تجربی اش درآمده و حرفهایتر شده است با این تفاوت که در «هجوم» سایه سنگین فرم بر محتوا دشواری کشف رمز و رازهای علت و معلولی فیلم را سخت تر کرده و شاید این دلیلی باشد برآنکه «هجوم» در زمان اکرانش با استقبال کمتری نسبت به «ماهی و گربه» که پرفروش ترین فیلم هنر و تجربه بود رو به رو شد.
با اینکه فیلم امیریوسفی شانس حضور در هیچ دوره از جشنواره فیلم فجر را نداشت اما فیلم در زمان مُرده ی بهمن و اسفند اکران شد و در قیاس با فیلم های رقیبش فروش خوبی داشت و در زمره بهترین فیلم های سال قرار گرفت. اما آنچه که باعث دیده شدن و استقبال از آن شد نه تنها حواشی اش نبود بلکه آن جنس از سینمایی بود که تا کنون سینمای ایران به طور کامل به آن دست نیافته بود. محسن امیریوسفی در فیلم سومش همانند دو فیلم قبلی خیال و وهم را به شکلی مدرن در یک فضای سنتی به کار برده و اگر دو فیلم قبلی اش کمدی سیاه بودند در این فیلم هم با وجود سایه سنگین غم، رگه هایی از طنز در زیر متن فیلم به واسطه شخصیت ها وجود دارد. بهره وری فیلم از جلوه های کامپیوتری در کنار کارگردانی دقیق و البته سخت سکانس هایی که شخصیت ها با رعایت درست خط فرضی با یکدیگر به مکالمه میپردازند و همچنین بی طرفی فیلم در مواجه با نقطه نظرهای متفاوت سیاسی و اجتماعی نشانگر نبوغ سازنده اش است.
21 - دربند نسل جوان / «دربند» (پرویز شهبازی)
از دل مضامینی چون رفاقت و خیانت و اعتمادهای بی پایه و اساس بارها فیلم هایی کم مایه و قابل حدس ساخته شده که حسابش از دستمان در رفته است. پرویز شهبازی که نسل جوان و روحیاتشان را آنطور که باید می شناسد و همواره از نگاه و قضاوت های نصیحت گرانه و سرزنش گرانه فیلمسازان هم نسل خودش پرهیز می کند این بار هم به سراغ دغدغه های جوانان رفته و برخلاف فیلم های قبلی اش یک دختر دانشجوی شهرستانی محتاط را قهرمان «دربند» قرار می دهد. «دربند» شهبازی علاوه بر تحسین های متعدد تا مرز معرفی به عنوان نماینده اسکار 2013 پیش رفت اما قافیه را به رقیب سرسختش یعنی «گذشته» اصغر فرهادی باخت.
22 - آرایش دقیق / «آرایش غلیظ» (حمید نعمت الله)
حمید نعمت ا... در فیلم جاده ای و قبراقش پندهای اخلاقی و کلیشه ای نظیر سزا و تقاص عمل را در قالبی بدیع و در اتمسفری جنون آمیز به معرض تماشا می گذارد. حس و حال جاری در رنگ و تم فیلم ممکن است مخاطب را به یاد فیلم «دارجیلینگ لیمیتد» وس اندرسن بیاندازد و دور از انتظار نیست که حمید نعمت ا... از المان های رنگارنگ و مضامین اخلاقی آن در فیلمش الهام گرفته باشد اما نکته متمایز «آرایش غلیظ» زبان مستقل سینمایی کارگردان در کاربست نهایی فیلم است. بزرگترین دستاورد فیلم نعمت ا... شخصیت های ملموس با پرداختی صیقل خورده است که فیلمساز لحظه ای از آنها غافل نمی شود و با آرایشی دقیق قصه و سرنوشتشان را نیمه کاره رها نمی کند. شخصیت ها هیچکدامشان اضافی نیستند و همگی در روند فیلم تاثیرگذارند. اگر نعمت ا... برای پایان فیلم و رساندنش به جشنواره زمان بیشتری در اختیار داشت قطعا فیلم از نسخه فعلی اش کم نقص تر می بود.
23 - زنی در آغاز فصل سرد / «برف روی کاج ها» (پیمان معادی)
اگر ندانیم که «برف روی کاج ها» را پیمان معادی ساخته قطع به یقین حدس می زنیم که کارگردان فیلم زن است. فیلمی که پس از شکار سیمرغ بهترین فیلم از نگاه مردم از نگاه تحریمی حوزه هنری در امان نماند. فیلم اول پیمان معادی یک موشکافی زیرکانه به روحیات و درونیات یک معلم پیانوی زن در آغاز فصلی جدید از زندگی اش است. فیلم در آن برهه ای ساخته شد که بیشتر آثار درام سینمای ایران بر روی مسائلی همچون خیانت و طلاق بنا شده بودند اما پیمان معادی در فیلم اولش علاوه بر انتخاب رنگ سیاه و سفید و هارمونی اش با کِلاویه های پیانو با به کارگیری مولفه های یک فیلم هنری از دریچه ای متفاوت تر به خیانت نگاه کرد و شکل گیری یک عشق تقریبا نامتعارف را با حوصله هر چه تمام تر به دور از از افت ریتم به تصویر کشید. «برف روی کاج ها» فیلمی است که عوامل آن بهترین کار خود را در آن انجام داده اند از بهترین بازی کارنامه هنری مهناز افشار گرفته تا بازی متفاوت صابر ابر و موسیقی اعجاب انگیز کارن همایونفر.
در میان پدیده های فیلم اولی جشنواره سی و چهارم فیلم فجر، «برادرم خسرو» با توجه به لیاقتش شانس حضور در بخش مسابقه را همچون دو رقیب سرسختش یعنی «ابد و یک روز» و «من» به دست نیاورد اما دست کمی هم از آن دو فیلم نداشت. ژانر روانشناختی که در سینمای ایران معمولا با شکست مواجه شده در «برادرم خسرو» به شکلی ویژه تر و علمیتر پیاده شده است. پرداختن به بیماری ارثی اختلال دو قطبی که دو برادر یعنی ناصر و خسرو با آن مواجه هستند در وهله اول مثل تمام موضوعات روانشناختی به نظر می آید اما اگر اطلاعات گسترده تری در خصوص این بیماری داشه باشید یا از نزدیک با مبتلایان دو قطبی برخورد داشته باشید متوجه خواهید شد که احسان بیگلری علاوه بر عملکرد قابل قبولش در حوزه درام به لحاظ علمی هم درست عمل کرده است.
25 - شعله های خشم / «شعله ور» (حمید نعمت الله)
جدیدترین فیلم حمید نعمت ا... که به فاصله چند ماه پس از «رگ خواب» ساخته شد نسخه مردانه فیلم قبلی اش است با این تفاوت که در «شعله ور» دیگر خبری از قهرمان آسیب دیده ی نظاره گر نیست و بالعکس با ضدقهرمانی شکست خورده مواجه هستیم که برای خاموش کردن آتش خشم و حسد خود از انجام هیچ کاری ابا ندارد و حتی در مسیر عقده گشایی هایش دست به جنایت هم می زند. با وجود آنکه «شعله ور» مولفه های یک فیلم شخصی را دارد و قهرمانش یک ضد قهرمان تمام عیار است اما تماشاچی صبورش را با خود همراه می کند تا جایی که در اواخر فیلم مخاطب دلش به حال فرید «شعله ور» میسوزد و ترحمی نسبت به او ایجاد می کند. «شعله ور» هم همانند فیلم های دیگر نعمت ا... حاوی یک پیام اخلاقی مهم است که بسیار هوشمندانه تر از آنها در فیلم گنجانده شده است. بازی امین حیایی در «شعله ور» بهترین بازی عمرش است و فیلم یکی از زیباترین فیلم های تاریخ سینمای ایران است.